نسبت محتوی با تصویر در خالکوبی (قسمت اول)

ما به هر آن چیز ضمنی و ذهنی که سعی می‌کند معنا و مفهومی را انتقال دهد و همرسانی کند، محتوا می‌گویم. بر این اساس محتوا هرآن چیزی محسوب می‌شود که ما سعی داریم از طریق ساز و کار فرم‌ها و امکانات زبانی انتقال دهیم.

گاهی محتوا را بر اساس یک مفهوم مفروض و از پیش آماده سامان می‌دهیم و گاهی هم از طریق قابلیت‌هایی که یک الگو یا تصویر در اختیارمان می‌گذارد. اما این همه‌ی ماجرا نیست!
در این میان آنچه ما به عنوان محتوا در عمل خالکوبی مدنظر داریم، بر قراری یک تناسب بصری و مفهومی بر سطح پوست است. پوستی که بر اندام ما گسترده شده و هر تصویر بر آن، از طریق هر اندامواره، در نهایت، معنا و محتوایی خاص انتقال می‌دهد.
به تبع، بنا بر این سازگاری ِپوست و تصویر، می‌توان گفت اهمیت یک خالکوبی بر دو چیستی استوار است:
1- تصویر (شمایل یا طرح خال) چیست؟
2- کارکرد اندامواره بر محتوای خالکوبی چیست؟
حال با نظر به چیستی این دو اصل تا حدودی می‌توان از معنا و محتوای یک خالکوبی دفاع کرد و بر مبنای آن کارکرد دکوراتیو صِرف را کنار گذاشت.

منبع : اینستاگرام سهیل افلاکی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *